ليستي از ارزش هاي مهمي را كه در زندگي به دنبال آن هستيد، فراهم كنيد و به ترتيب اولويت بنويسيد. طوري كه اولين گزینش آن قدر ارزش داشته باشد كه شما بتوانيد بقيه ار

آيا از تمام توانمندی های خود استفاده می كنيد؟

آيا از تمام توانمندی های خود استفاده می كنيد؟

عبارات مهم : زندگي

ليستي از ارزش هاي مهم که در زندگي ، فراهم كنيد و به ترتيب اولويت بنويسيد‎

آيا از تمام توانمندی های خود استفاده می كنيد؟

ليستي از ارزش هاي مهمي را كه در زندگي به دنبال آن هستيد، فراهم كنيد و به ترتيب اولويت بنويسيد. طوري كه اولين گزینش آن قدر ارزش داشته باشد كه شما بتوانيد بقيه ارزش ها را فداي آن كنيد.

مثلا اگر ارزش سرانجام به خيري و رضاي خداوند از نظر شما در مقام اول قرار مي گيرد، گزینش دوم بايد كم ارزش تر از گزینش اول تان باشد. از يكي از مراجعانم خواستم اين طبقه بندي انجام دهد. ارزش هايي مثل: ۱- رضاي خدا و سرانجام به خيري ۲- سلامت جسم و روان ۳- تحصيلات عاليه ۴- ثروت ۵- محبوبيت و شهرت ۶- ازدواج با شخص مورد علاقه.

ليستي از ارزش هاي مهمي را كه در زندگي به دنبال آن هستيد، فراهم كنيد و به ترتيب اولويت بنويسيد. طوري كه اولين گزینش آن قدر ارزش داشته باشد كه شما بتوانيد بقيه ار

اين شش ارزش، اولويت هايي بود كه بعد از دو ساعت بحث و جابه جايي، توانستيم طبقه بندي كنيم. در اين بحث يكي از نكات جالبي كه در مورد اين فرد و بسياري از انسان هاي ديگر متوجه شديم اين بود كه آیا ما براي طبقات بالاي ارزش هاي انتخابي مان، وقت، نيرو و توجه كمتري نسبت به ارزش هاي پايين تر صرف مي كنيم. به عنوان نمونه آیا براي رضاي خدا و خودشناسي وقت و كوشش كمتري مبذول مي داريم، در صورتي كه به ثروت و شهرت و ازدواج، تقريبا در تمام اوقات بيداري فكر مي كنيم.

خيلي ها در گزینش ارزش ها، رضاي خداوند، خودشناسي و مسايل معنوي را اولين و مهم ترين ارزش مي شناسند، و بعد از بحث و گفت وگو حاضر نيستند آن را با هيچ ارزشي عوض كنند ولي اعمال آن ها چيز ديگري هست. آيا آن ها ريا مي كنند؟ دروغ مي گويند؟ به نظر مي رسد پاسخ در ميزان آگاهي ما نسبت به ارزش هاي والاي انساني نهفته باشد. انسان ها اغلب تمايل دارند كه به ارزش هايي مثل ثروت، محبوبيت و ازدواج موفق كه ملموس ترند و بيشتر بها دهند و به آن ها بپردازند ولي در خلوت خويش و هنگام مراجعه به عقل به ارزش هاي معنوي و انساني به عنوان ارزش هاي درجه اول اقرار مي كنند. انسان هميشه دور را نزديك و نزديك را دور مي بيند. ولی به راستي چه بايد كرد؟ آيا نبايد اول با خودمان صادق باشيم. ما چون خيلي گرفتاريم به خدا نمي رسيم ولي بهتر است بگوييم چون به خدا نمي رسيم گرفتار شديم (برگرفته از جملات نوراني حضرت محمد “ص”) بياييم براي آن چه كه مي دانيم با ارزش تر است بيشتر از ديگر ارزش ها وقت و انرژي صرف كنيم. پريشاني ها، استرس ها، غم ها و سردرگمي ها براي چيست؟ دانش آموزي را فرض كنيد كه براي تمامي هم كلاسي هايش بيشتر از معلم ارزش قايل است يا براي معلم بيشتر از پدرش احترام قايل هست، يا مردي كه آن چه را خود دارد از بيگانه تمنا مي كند يا زني كه براي زيبايي، بيشتر از سلامتي ارزش قايل هست، يا كسي كه دوستی دارد ولي به كاينات اعتقادي ندارد و منشا دوستی را نمي شناسد. خلاصه آن هايي كه ارزش هاي مادر را فراموش كرده اند چه بيهوده خود را مظلوم و بي گناه مي دانند.

كنترل هزينه پرداختن به ارزش ها كار چندان آساني نيست، عواملي مانند سن، جنس، ميزان تحصيلات و آگاهي، تربيت، فرهنگ خانوادگي و اجتماعي، مسايل سياسي و اقتصادي همگي در باور انسان ها نسبت به ارزش ها، نقش كليدي ايفا مي كنند.

آيا از تمام توانمندی های خود استفاده می كنيد؟

دكتر آبراهام مازلو كه نظريه هاي شخصيت او از شهرت جهاني برخوردار است اشخاص خودشكوفا را كساني توصيف كرده كه گه گاه مي توانند به اوج تجربيات خود و آگاهي برسند. مازلو اعتقاد است كه در اين مواقع شخص به فراسوي حواس خود مي رسد و در اوج قدرت خود قرار مي گيرد خودشكوفا بودن با موقعيت اجتماعي و يا مقام شغلي اشخاص رابطه ندارد. همه مي توانند به خودشكوفايي برسند. در هر كجاي و در هر موقعيتي كه باشند. طبق نظريه مازلو نيازها از درجات پست شروع مي شوند و به مراتب عالي مي رسند، يعني اول بايد شكم انسان سير باشد تا بعد معني دوستی را بفهمد و هم چنين نياز به مسايل اجتماعي و نيازهاي عضويت و پذيرش در اجتماع و نهايتا بالاترين نيازها يعني خودشكوفايي به طور سلسله مراتب در انسان ظهور پيدا مي كند.

آيا نظريه مازلو به اين معناست كه تا نيازهاي ابتدايي كاملا تامين نشوند نيازهاي سطوح میانگین و سپس سطوح اوج برطرف نمي شوند؟ آيا اين نظريه فقط جنبه عمومي دارد يا در پاره اي از استثنائات صدق نمي كند؟ آيا انسان صرفا مادي و زميني نيازهاي خود را تامين مي كند؟ و بروز نيازهاي سطوح بالاتر را بايد مكانيكي نگاه كرد؟ مايل نيستم در چالش هاي بحث هاي فلسفي كشيده شويم فقط اين را احساس مي كنم كه از هر سو به قضيه نگاه كنيم بايد دست آويز و ريسماني را كه خداوند از عرش خود آويزان كرده چنگ زنيم. مهم نيست كه در كجاي اين طبقه بندي ها باشيم. به سرانجام اعمال و روزي كه به ملاقات خدا مي رويم توجهي خاص داشته باشيم و براي ارزش هاي والايي كه به آن ها اعتقاد داريم درجاتي را تخصيص دهيم و نگذاريم تمامي فكر و انرژي شبانه روزي مان صرف پرداختن به يك يا چند ارزش خاص مياني معطوف شود. اگر بتوانيم در اين رابطه برنامه وقت بندي خاصي داشته باشيم بهتر مي توانيم به اهداف مادي و معنوي خود برسيم. گرفتاري ها و مشغله هاي فكري را آیا به تنهايي در سر مي گردانيم مگر بالاترين مرجع ما خدا نيست؟ بعد آیا با او حرف هاي مان را در ميان نگذاريم. درست است او مي داند كه شما در چه فكري هستيد ولي شما يقين نداريد كه او مي تواند آن ها را حل كند. حال كه دانستيد با همان زبان معمولي خود و با خلوص نيت آن را در پيش گاه الهي و در گوشه اي خلوت دوباره مطرح كنيد. اگر مي خواهيد جواب خدا را بشنويد نياز به گوش شنوا و دلي بينا داريد، اگر صادقانه به او بگوييد كه در كدام قسمت ها شما مقصر بوده ايد و پي به اشتباه خود برده ايد و براي جبران آن ها قصد نيكي و صلح و توبه داريد، بخش اعظمي از مشكلات در چشم به هم زدني در همان لحظه حل مي شود.

ليستي از ارزش هاي مهمي را كه در زندگي به دنبال آن هستيد، فراهم كنيد و به ترتيب اولويت بنويسيد. طوري كه اولين گزینش آن قدر ارزش داشته باشد كه شما بتوانيد بقيه ار

روزي با كه دختر زن جواني كه يك ماه بود با نامزدشان قطع رابطه كرده بود، جلسه اي داشتيم. از او خواستم به غلط های خود اقرار كند و كاري به اتهامات ديگران نداشته باشد. پرسيدم آيا قبول داري كه تو هم مقصر بوده اي؟

به هر حال بعد از تفكيك مواردي كه در آن مقصر بود به غلط های خودش اقرار كرد. همين طور كه با هم صحبت مي كرديم تلفن همراهش زنگ زد و با تعجب و تحير اسم نامزدش را روي صفحه تلفن نگاه كرد و به من نشان داد كه الان چه كنم؟

آيا از تمام توانمندی های خود استفاده می كنيد؟

گفتم اين هديه خداوند است براي بنده اي كه اشتباهاتش را مي پذيرد و توبه مي كند. خيلي آرام با او حرف بزن و وانمود كن كه همه چيز روبه راه هست. بعد از مكالمه همه چيز درست شد و تمامي گره ها باز شدند.

زماني كه در پيشگاه خداوند به گناهان تان اقرار مي كنيد يعني تمامي تعلقات منفي و ابزار شيطاني كه سال ها خود را با آن مجهز كرده بوديد، باز مي كنيد و به دور مي اندازيد و آن جاست كه شما عصاي سحرآميز خودتان را به زمين مي اندازيد. وقتي در رسيدن به اهداف دنيايي و معنوي خود خداوند را دخيل مي بينيد و مشاهده مي كنيد كه در جاي جاي زندگي شما ردپاي او هويداست در اين جا بايد متوجه و شكرگزار يكي از مهم ترين و باارزش ترين ارزش ها “يعني همراهي خداوند باشيد و فراموش نكنيد كه يار و ياور شما در بحراني ترين لحظات زندگي چه كسي بوده. ولی افسوس كه ما بندگاني فراموش كاريم و به جاي آن كه با خدا بودن را جزو ارزش هاي فراموش نشده تلقي كنيم، باز در لحظات بي كسي آخر از همه سراغ معبودمان مي رويم.

خداوند در چندين سوره از قرآن اشاره فرموده، انسان زماني كه درد و رنجي به او مي رسد ياد خدا مي افتد و همين طور كه ما آن زحمت را برطرف مي كنيم باز خدا را فراموش مي كند. ما بايد از خودمان خجالت بكشيم، آیا كه چندين بار در معرض نابودي و سقوط بوديم و او دست مان را گرفت، فقير بوديم و توانگر شديم، مريض بوديم و شفا يافتيم، گمراه بوديم و بينا شديم. غمگين بوديم و شاد گشتيم، قهر بوديم و آشتي كرديم و طولي نكشيد كه بعد از وصل دوباره همه چيز را فراموش كرديم. به راستي اين رسم بندگي نيست و از چشمه سرشار علاقه اين گونه نمي توان سيراب شد.

چه خوب است از امروز يك كار قشنگ انجام دهيم، يك دفتر زيبا برداريم و روي جلد آن بنويسيم دفتر زحمات الهي يا هر عنوان زيباتري كه سراغ داريد. سپس هر روز يا روزي كه به واسطه خداوند دردي، رنجي، يا حاجتي برطرف شد، آن را در صفحات اين دفتر با شرح مختصري بنويسيم و تاريخ آن را يادداشت كنيم. هر سال در سررسيد تاريخ مذكور به پاس داشت آن خاطره، مراسم خوش حالی كوچكي گرفته و صدقه اي هم براي سپاس از رحمت الهي در نظر بگيريم. يك مراسم خوش حالی شكرگزاري زيبا برپا كنيم و به عزيزان مان بگوييم كه در چنين روزي چه معجزه زيبايي از طرف خداوند براي مان اتفاق افتاده است.

من خدا را به خاطر اين نعمت، همه ساله شكرگزارم. دفتري را تصور كنيد كه هر ورقش يادبود معجزه اي از جانب خداوند باشد. من به كلام الهي يقين دارم كه اگر شكر كنيد خداوند نعمت هايش را بر شما افزون خواهد كرد.

انسان ها در هر موقعيتي كه باشند، براي تحقق بخشيدن به توانمندي هاي ارزش تلاش مي كنند. اين را در كودكي كه مي خواهد براي قبولي در امتحان درس بخواند، تاجري كه به میل خود در بنگاه خيريه كار مي كند، و يا ورزشكاري كه مي خواهد ركوردي را بشكند، مي بينيم.

دكتر آبراهام مازلو خاطرنشان كرد كه طبيعت دروني ما مي خواهد به حد خودشكوفايي برسد. به عبارت ديگر، در جريان دست يابي به نشانه هاي مان تلاش مي كنيم كه به توانمند ي هاي خود برسيم.

متخصصان رفتارگرا نشانه هايي يافته اند كه نشان مي دهد ما در راستاي تحقق توانمندي هاي مان حركت مي كنيم يا نه. روان شناس رفتارگرا، رونالد تافت، با سلسله مطالعاتي بر آن شد تا كساني را كه براي رسيدن به توانمندي هاي خود تلاش مي كنند شناسايي كند. پرسش نامه زير را براساس اين پژوهش ها تهيه ديده ايم.

خيلي ها در گزینش ارزش ها، رضاي خداوند و خودشناسي را مهم ترين ارزش مي شناسند‎

آزمون

تا چه اندازه خودشكوفايي داريد؟ پرسش نامه زير شما را در يافتن به اين پرسش ياري مي دهد.

۱- از پيدا كردن شكل هاي تازه در ابرها لذت مي برم.

الف. درست نيست ب. تا حدي درست است پ. كاملا درست است

۲- نسبت به سايرين، من تجربيات زيادي داشته ام كه عجيب و اعجاب برانگيز بوده اند.

الف. درست نيست ب. تا حدي درست است پ. كاملا درست است

۳- دوست دارم براي شركت در مراسم گوناگون لباس هاي خوب بپوشم.

الف. درست نيست ب. تا حدي درست است پ. كاملا درست است

۴- احساس مي كنم كه با دنيا در صلح هستم.

الف. درست نيست ب. تا حدي درست است پ. كاملا درست است

۵- مي توانم عمق تعهد كسي را كه حاضر است خودش را به خاطر كسي قرباني كند درك كنم.

الف. درست نيست ب. تا حدي درست است پ. كاملا درست است

۶- يك بار به قدري جذب شخصيت هاي كتاب مورد علاقه ام شدم كه اطرافيانم را فراموش كردم و با شخصيت هاي داستان زندگي كردم.

الف. درست نيست ب. تا حدي درست است پ. كاملا درست است

۷- در پيدا كردن راه حل براي مشكلات بسيار موفق بوده ام.

الف. درست نيست ب. تا حدي درست است پ. كاملا درست است

۸- تجربه مذهبي اي داشته ام كه به من ثابت كرده ماوراءالطبيعه وجود دارد.

الف. درست نيست ب. تا حدي درست است پ. كاملا درست است

۹- به قدري عاشق كسي شده است ام كه از خود بي خود شده است ام.

الف. درست نيست ب. تا حدي درست است پ. كاملا درست است

۱۰- اين تجربه را داشته ام كه خودم را از فاصله اي ببينم، انگار كه در خواب هستم.

الف. درست نيست ب. تا حدي درست است پ. كاملا درست است

محاسبه امتيازات:

به جواب هاي الف ۱ امتياز، به جواب هاي ب ۲ امتياز، و به جواب هاي پ ۳ امتياز بدهيد.

امتياز ۲۰-۱۵: شما در حد میانگین خودشكوفايي هستيد.

امتياز ۲۹-۲۱: شما موفق و خودشكوفا هستيد. براي تحقق نشانه هاي تان بكوشيد تا به رضايت خاطر بيشتري برسيد.

امتياز ۳۰ به بالا: شما انساني كاملا خودشكوفا هستيد، ولی به خاطر داشته باشيد كه آدم صددرصد كامل، وجود خارجي ندارد. شما هم مي توانيد به رضايت خاطر بيشتري دست پيدا كنيد.

منبع: مجله موفقیت

واژه های کلیدی: زندگي | خداوند | تست روانشناسی


برچسب ها: , ,