تنوع سؤال های این درس و گستردگی مطالب آن، باعث شده است است که اکثر داوطلبان نتوانند در این درس، درصد خوبی را به دست بیاورند. با توجه به

زبان و ادبیات فارسی را چگونه بخوانیم ؟(2)

زبان و ادبیات فارسی را چگونه بخوانیم ؟(۲)

در مقاله قبل نظرات بعضی از رتبه های برتر راجع به شیوه مطالعه و یادگیری درس زبان و ادبیات فارسی را دیدیم. اکنون ادامه مقاله قبل را رائه می کنیم.

مصطفی عبدالهی نیسیانی

عبارات مهم : گروه آزمایشی – آزمون سراسری
رتبه ۱۱ گروه آزمایشی علوم انسانی آزمون سراسری ۹۳، زبان و ادبیات فارسی ۷/۷۰ درصد:
برای زبان و ادبیات فارسی، علاوه بر مبحثی خواندن لغت، املا و تاریخ زبان و ادبیات فارسی، تلاش می کردم که روزی ۱۵ سؤال جهت قرابت معنایی کار کنم. همچنین جهت تسلط بر املا، لغات مهم کلیله و دمنه و قابوس نامه را یادداشت می کردم و جهت یادگیری معنی لغات، برگه های نهایی کتاب را از آن جدا می کردم و در راه مدرسه آنها را مرور می کردم.
مهدی بخشی
رتبۀ ۱۰ گروه آزمایشی علوم ریاضی و فنی آزمون سراسری ۹۳، زبان و ادبیات فارسی ۷/۸۶ درصد:
علاوه بر تمرین آزمون های آزمون سراسری، جهت رسیدن به تسلط در مباحث متفاوت زبان و ادبیات فارسی، بر مبحث املا و واژه های کتاب درسی نیز تآکید خاص داشتم.
نگین یغمایی
رتبۀ ۱ گروه آزمایشی علوم ریاضی و فنی آزمون سراسری ۹۳، زبان و ادبیات فارسی ۴/۸۵ درصد:
زبان و ادبیات فارسی را به صورت موضوعی می خواندم؛ البته ابتدا کتاب را یک ورق می زدم و توضیحات و «بیاموزیم» ها را می خواندم؛ ولی اصل مطالعه ام، به طور موضوعی بود. تاریخ زبان و ادبیات فارسی و لغت را از روی کتاب می خواندم و هرشب ۵ تا آزمون قرابت معنایی می زدم و از یک مبحث زبان فارسی ۴ یا ۵ آزمون حل می کردم. لغات و تاریخ زبان و ادبیات فارسی را هم خیلی زیاد دوره می کردم و تلاش می کردم که هر روز یا هر دو روز یک بار، بخشی را مرور کنم.
برای املا، لغات پرکاربرد املا را پیدا و بررسی می کردم. بقیه لغات را هم با آزمون و تمرین یاد می گرفتم و گروه لغات کتاب زبان فارسی را هم مرور می کردم.
در مبحث آرایه ها با تمرین بسیار مسلط شدم؛ البته اول درس نامه را می خواندم و بعد از آن تمرین و در نهایت آزمون های آزمون سراسری را حل می کردم.
غزاله تفاق
رتبۀ ۵ گروه آزمایشی علوم تجربی آزمون سراسری ۹۱، زبان و ادبیات فارسی ۷/۹۴ درصد:
برای مبحث قرابت معنایی، از همان اول سراغ سؤالات آزمون سراسری رفتم؛ چون به نظر من در این مبحث، طراحان سؤالات آزمون سراسری نگاه خاصی دارند و تا هنگامی که که خواستۀ آنها را متوجه نشویم، نمی توانیم به آنها درست جواب دهیم.

زبان و ادبیات فارسی را چگونه بخوانیم ؟(۲)

تارا فرسادفر
رتبۀ ۱ آزمون سراسری هنر ۹۳، زبان و ادبیات فارسی ۷/۷۴ درصد:
در درس زبان و ادبیات فارسی، به مباحث قرابت معنایی و آرایه ها، چون در دوران دبیرستان خوب کار کرده بودیم، مسلط بودم. در سال چهارم هم در ابتدا درس به درس مطالعه می کردم و آزمون های آرایه ها و قرابت هر درس را حل می کردم، ولی در آخرهای به طور موضوعی مطالعه می کردم؛ یعنی یک روز لغت، یک روز قرابت، یک روز آرایه ها و همین طور هر روز یک مبحث را می خواندم.
برای مرور تاریخ زبان و ادبیات فارسی، خودم فلش کارت درست کرده بودم و لغات را هم بارها مرور کردم تا در خاطرم بماند.
محمد استاد محمدی
رتبۀ ۱ گروه آزمایشی علوم ریاضی و فنی آزمون سراسری ۹۱، زبان و ادبیات فارسی ۷۶ درصد:
در درس های عمومی، بخصوص ادبیات، مسئله داشتم. مشکلم این بود که هنگامی که درسم را می خواندم، بعد از مدتی می دیدم که آن را کاملاً فراموش کرده ام و در آزمون های آزمایشی نتیجۀ دلخواهم را نمی گرفتم.
بعد از مدتی با چندینه نفر که مشاوره کردم، فهمیدم کار اشتباه من این بود که اگر دو فصل را جهت آزمون بعدی می خواستم بخوانم، هر دو را در یک روز می خواندم؛ در نتیجه، همان زمانی را که جهت مطالعه می گذاشتم، یعنی ۵ تا ۶ ساعت را به جای یک ضرب خواندن در سه روز خواندم. با انجام این کار، درصدم در آزمون های آزمایشی به طور کلی اوج رفت؛ تا جایی که اول ادبیات را ۴۰ درصد می زدم و آرزو می کردم که ۷۰ درصد بزنم، ولی با این روش ۱۰۰درصد هم زدم و معمولاً درصدم بالای ۸۰ بود.
روژان ربانی
رتبه ۷ گروه آزمایشی ریاضی و فنی آزمون سراسری ۹۲، زبان و ادبیات فارسی ۸۸ درصد:
من با زبان و ادبیات فارسی مسئله داشتم و در ابتدای سال چهارم، چون کتاب ها را کامل نخوانده بودم و به صورت موضوعی نیز مطالعه نکرده بودم، در درس زبان و ادبیات فارسی درصد خوبی در آزمون های آزمایشی یا آزمون های مدرسه نمی آوردم، ولی از اسفند ماه به بعد، که کتاب ها تمام شد و به صورت مبحثی مطالعه می کردم، درصدم بهتر شد؛ در واقع من هم قبول دارم که بهتر است زبان و ادبیات فارسی را به طور مبحثی خواند، ولی در ابتدا باید کتاب درسی را درس به درس مطالعه کرد و به آنها مسلّط شد و در مرحله بعد باید به زبان و ادبیات فارسی نگاه موضوعی داشت و مباحث قرابت معنایی و درک مطلب، آرایه ها، لغت، تاریخ زبان و ادبیات فارسی، زبان فارسی و املا را به صورت موضوعی مطالعه نمود.
تاکیدی نداشتم که در آزمون سراسری حتماً آزمون املا بزنم، ولی روی کلمات مهم درس با «مارکر» خط می کشیدم تا موقع درس خواندن، توجهم جلب شود و آزمون های آزمون سراسری را هم در این مبحث چند بار زدم.
تعریف های آرایه ها را خوب خواندم و خلاصه برداری کردم. آزمون های آزمون سراسری را هم در این مبحث خوب کار کردم و بیت های کتاب درسی را هم قبل از اینکه معلم درس بدهد، خودم مطالعه می کردم و آرایه هایش را بررسی می کردم.

پویا براهیم باستانی
رتبۀ ۱ گروه آزمایشی علوم تجربی آزمون سراسری ۹۲، زبان و ادبیات فارسی ۴/۸۹ درصد:
به زبان و ادبیات فارسی، رویکردی موضوعی داشتم؛ یعنی زبان و ادبیات فارسی را به عنوان یک درس منسجم از درس یک تا انتها نمی خواندم؛ بلکه مباحث متفاوت زبان و ادبیات فارسی که از آنها سؤال طرح می شود، مطالعه می کردم.
در بحث لغت، تاکیدم زیاد بر لغات آخر کتاب بود؛ البته لغات متن درس را هم می خواندم و می دانستم که مهم هست؛ حتی امسال جهت نخستین بار، از لغات متن درس سؤال آمده بود که معنی چند لغت صحیح هست. سال های پیش به این نحو از متن درس، سؤال طرح نشده بود. باید بگویم که لغات کتاب زبان و ادبیات فارسی را خیلی مرور کردم. شاید ۲۰ یا ۳۰ بار دوره کردم و هر پنج شنبه هم از پدرم می خواستم که معنی لغات را از من بپرسد و در پاسخش همه معانی را می گفتم؛ چون تاکید روی معانی دور از ذهن یک لغت، خیلی مهم هست؛ جهت مثال، یکی از معانی “کالبد”، روح هست؛ در حالی که خیلی ها فکر می کنند که کالبد یعنی جسم. جهت مبحث املا، خیلی آزمون می زدم و فکر می کنم با آزمون زدن زیاد و مرور چند باره آزمون های آزمون سراسری می شود به این مبحث مسلط شد. خود من تا حد زیادی به مبحث املا مسلط شده است بودم و هیچ وقت در آزمون های آزمایشی آزمون املا را غلط نمی زدم، ولی در آزمون سراسری یک غلط من از املا و یکی دیگر از مبحث لغت بود.
مبحث تاریخ زبان و ادبیات فارسی را از سال دوم به صورت جدی می خواندم. با اینکه بعضی ها معتقدند که تاریخ زبان و ادبیات فارسی فرّار است و باید مطالعة آن را جهت روزها یا ماه آخر گذاشت، من اعتقاد دارم که باید این مبحث را به صورت تدریجی خواند تا حفظ شد.
در آرایه ها مسئله داشتم؛ چون کتاب درسی خیلی در این زمینه توضیح نداده هست؛ البته در سال سوم، دبیر زبان و ادبیات فارسی ما زیاد کتاب آرایه های دانش آموزان علوم انسانی را با ما کار کرد، ولی باز من در بعضی از آرایه ها مسئله داشتم و زیاد آزمون های این مبحث را با رد گزینه پاسخ می دادم. سر جلسة آزمون سراسری هم سؤال های آرایه ها را کنار گذاشتم و بعد از پاسخ دادن به سؤال های عربی، بار دیگر سراغشان رفتم؛ چون سؤال ها سخت بود و ترسیدم که وقت درس های بعدی را از دست بدهم.
به مبحث زبان و زبان و ادبیات فارسی مسلط بودم و با اینکه سؤال های این مبحث در سال ۹۲ نوآوری داشت، ولی به آنها پاسخ دادم . مبحث قرابت معنایی نیز به نظر من زیاد مهارتی است تا یاد گرفتنی . کسی که بتواند ابیات را به درستی بخواند ، تا حد زیادی در این مبحث، توانمند خواهد بود؛ در ضمن، من زبان و ادبیات فارسی را دوست داشتم و در این درس، مطالعه خارج از کتاب درسی داشتم .

تنوع سؤال های این درس و گستردگی مطالب آن، باعث شده است است که اکثر داوطلبان نتوانند در این درس، درصد خوبی را به دست بیاورند. با توجه به

مبحث تاریخ زبان و ادبیات فارسی نیاز به تکرار زیاد دارد. جهت این مبحث به جای حفظ کردن باید روخوانی بسیار کرد تا ملکه ذهن شود؛ جهت مثال، با به گوش رسیدن عنوان کتاب، باید به طور ناخودآگاه اطلاعات موجود در کتاب به ذهنت بیاید؛ نه اینکه فکر کنی تا به خاطرت بیاید.

علی عجم
رتبۀ ۲ آزمون سراسری گروه آزمایشی علوم تجربی ۹۲، زبان و ادبیات فارسی ۷/۸۲ درصد:
در زبان و ادبیات فارسی نسبتاً مسئله داشتم و از اول می لنگیدم و در بعضی از مباحث مثل آرایه ها یا قرابت معنایی، حتی تا نزدیک آزمون سراسری هم، می لنگیدم؛ ولی علاوه بر اینکه طبق برنامه ارایه شده است از طرف مدرسه هر روز یک ربع قرابت و یک ربع آرایه کار می کردم، خودم نیز در مباحث متفاوت زبان و ادبیات فارسی آزمون خیلی زدم؛ در کل، باید پذیرفت که زبان و ادبیات فارسی، درسی حفظی نیست و به عنوان یک درس عمومی نباید به آن نگاه کرد؛ چون مباحث متنوعی دارد و جهت آن باید وقت زیادی گذاشت. خود من سرجلسه آزمون سراسری، با دیدن سؤال های زبان و ادبیات فارسی روحیه ام خراب شد و درصد بالایی هم نزدم.
سهند سروری
رتبۀ ۹ آزمون سراسری علوم ریاضی و فنی ۹۲، زبان و ادبیات فارسی ۷/۷۰ درصد:
برای قسمت لغت و املای فارسی، هر شب ۵ تا ۱۰ واژه تازه حفظ می کردم؛ به گونه ای که بتوانم در املا از آن استفاده کنم. همچنین شبی یک صفحه گلستان می خواندم و روی املای کلمات دقت می کردم و شبی ۵ تا ۱۰ آزمون املا هم می زدم. جهت آرایه ها ابتدا خود آرایه ها را خوب یاد گرفتم و بعد آزمون های آرایه آزمون سراسری را زدم؛ در ضمن، پاسخنامه را هم بررسی می کردم تا کاربرد آرایه را خوب یاد بگیرم. به نظر من، یادداشت کردن آرایه های تکراری یا آرایه هایی که در آنها زیاد اشتباه می شود نیز راه مفیدی هست؛ جهت مثال، خود من این توصیه را که “ماه” استعاره از معشوق هست، فراموش می کردم. این عنوان را یادداشت کردم و بعد از چند بار مطالعه مفهوم آن در ذهنم ماند.
مبحث زبان و ادبیات فارسی نیز مثل آرایه ها نیاز به تمرین فراوان دارد من شاید سه بار آزمون های زبان و ادبیات فارسی آزمون سراسری را حل کردم. جهت آزمون های قرابت معنایی هم مورد نیاز است که مفهوم درس ها را یاد گرفت؛ در ضمن، من هر شب ۱۰ تا ۱۵ آزمون قرابت معنایی می زدم.
مبحث تاریخ زبان و ادبیات فارسی نیز نیاز به تکرار زیاد دارد. جهت این مبحث به جای حفظ کردن باید روخوانی بسیار کرد تا ملکه ذهن شود؛ جهت مثال، با به گوش رسیدن عنوان کتاب، باید به طور ناخودآگاه اطلاعات موجود در کتاب به ذهنت بیاید؛ نه اینکه فکر کنی تا به خاطرت بیاید. جهت رسیدن به این مرحله، من هر شب، یک صفحه اعلام یا تاریخ زبان و ادبیات فارسی می خواندم.

تهیه: پروین نظری- مرکز یادگیری سایت تبیان
منبع: پیک سنجش

واژه های کلیدی: گروه آزمایشی | آزمون سراسری | مطالعه | فارسی | ریاضی | تاریخ |

زبان و ادبیات فارسی را چگونه بخوانیم ؟(2)

زبان و ادبیات فارسی را چگونه بخوانیم ؟(۲)


برچسب ها: , , , , ,