۸ اشتباه مدیران تازه کار

چنین وضعیتی همه شرایط مورد نیاز جهت اشتباه کردن مدیران را دارد و مدیران تازه به

چنین وضعیتی همه شرایط مورد نیاز جهت اشتباه کردن مدیران را دارد و مدیران تازه به صندلی نشسته خیلی راحت مرتکب اشتباهاتی می شوند که خیلی راحت تر از آن می توانستند از آنها پیشگیری کنند.

بسیاری از مدیران تازه کار خیلی سریع جوگیر موقعیتی می شوند که به دست آورنده اند، آن هم در حالیکه آموزش های مورد نیاز جهت پست تازه ارزش را ندیده اند و راه زیادی تا یک مدیر خوب شدن در پیش دارند.

چنین وضعیتی همه شرایط مورد نیاز جهت اشتباه کردن مدیران را دارد و مدیران تازه به صندلی نشسته خیلی راحت مرتکب اشتباهاتی می شوند که خیلی راحت تر از آن می توانستند از آنها پیشگیری کنند.

در گزارش پیش رو از اشتباه هایی جهت شما صحبت می کنیم که تازه واردهای دنیای مدیریت به آنها دست می زنند و مشکلاتی را هم جهت خودشان و هم جهت شرکت متبوعشان به وجود می آورند.

پس اگر به تازگی مدیریت مجموعه ای را به دست گرفته اید، خواندن این گزارش را از دست ندهید.

عبارات مهم : ارتباط مستقیم – کارمند

اگرچه ایجاد ارتباط مستقیم و صمیمانه با اعضای تیم جهت یک مدیر یک وظیفه مهم به شمار می آید، ولی شما باید اول از همه به فکر ایجاد یک “تیم منسجم” باشید.

همچین باید مشخص کنید که به طور کاملا مستقیم به همه کارهای کارمند کاری ندارید، ولی نظارتتان همیشگی هست. کشیدن خطوط خیلی پررنگ و زیادی از اوج نگاه کردن به کارمند بهره وری را کم کردن می دهد.

کارها با جمل و جادو راه نمی افتد چون شما و کارمندانتان مدیر و کارمند هستید و نه جادوگر و شعبده باز. این راه هم خوب می دانید. بعد به جای دستور دادن باید الهام بخش جهت کارمندان خود باشید تا آنها هم با شما و جهت شما کار کنند.

یک مدیر به طور خودکار احترام بدست نمی آورد، باید تلاش کند، وقت بگذارد و آن را بدست آورد.

اشتیاق شما جهت برطرف و رجوع اشتباهاتی که کارمندانتان به هر علت مرتکب شدند، قابل درک است ولی حواستان باشد که مدیران تازه کار معمولا حرف هایی می زنند یا قول هایی می دهند که توان عمل کردن به آنها را ندارند و به این ترتیب پیش کارمندانشان بی اعتبار می شوند.

در چنین وضعیتی رعایت جانب احتیاط بر ریسک و خطر کردن اولویت دارد.

یکی از بزرگترین غلط های مدیران تازه کار این است که در ماه های اولیه کار به دنبال عوض کردن همه افراد و همه عنصرهای در شرکت خود هستند. هر کاری یک راهی دارد و به دلیلی انجام می شود.

پس تا علت منطفی جهت عوض کردن نیافته اید، دست به این کار نزنید.

خود را اوج نشان دادن از شما یک سوپرمن نمی سازد. تازه مدیرانی که نقاط ضعفشان را پنهان می کنند یا خود را همه چیز دان نشان می دهند، ترمز پیشرفت خود را می کشند و خطر به خطر افتادن سلامت کسب و کارشان را به جان می خرند.

نقش شما به عنوان یک مدیر درک و تمرکز بر روی یک تصویر بزرگ هست. تلاش جهت مدیریت مستقیم همه پروژه های خرد شما را تبدیل به مانعی جهت پیشرفت آن پروژه ها می کند.

کارها را به اعضای تیمتان بسپارید و به آنها اعتماد کنید چون وظیفه شما به عنوان یک مدیر نظارت بر کار آنهاست نه دخالت در کارشان.

هیچ مدیر کار درستی کارمندش را به باد انتقاد و سرزنش نمی گیرد. از طرفی شما به عنوان یک مدیر تحمل عملکرد بد یا نافرمانی کارمندتان را هم نخواهید داشت.

سرتان را مثل کبک زیر برف نکنید و در مواقع مورد نیاز تشری به کارمند بزنید. نه هر لحظه در حال انتقاد باشید و نه کلا بیخیال ماجرا شوید. حد وسط را رعایت کنید.

مدیران هم نیاز به مدیریت دارند، به خاص اگر به تازگی وارد حوزه کاری خود شده است باشند. هیچگاه تلاش نکنید که همه راهنمایی ها و پشتیبانی ها را به تنهایی انجام دهید، چون شکست می خورید.

شما نیازمند مشورت با دیگران و کاربلدتر از خودتان هستید، بعد یک دندگی را کنار بگذارید و افراد کارشناس را به حوزه کاری خود راه دهید.

گردآوری : گروه سبک زندگی سیمرغ
www.seemorgh.com/lifestyle
منبع : banki.ir

مطالب پیشنهادی :