آموزش ادبیات فارسی دهم انسانی درس دوم
از آموختن ننگ مدار
تا توانی از نیکی کردن میاسا و خود را به نیکی و نیکوکاری به مردم نمای و چون نمودی به خلاف نموده، مباش.
معنی: تا میتوانی از نیکی کردن به دیگران دست برندار و خود را به مردم آنگونه نشان بده که فردی نیکوکاری هستی. و چون این چنین نشان دادی خودت برخلاف آن رفتار مکن.
قلمرو زبانی: نیکی : خوبی، احسان ( متصاد : بدی) / آسودن: استراحت کردن، سکون یافتن (بن ماضی: آسود، بن مضارع: آسا) / میاسا: توقف مکن، دست بر ندار / نمودن: نشان دادن، نمایش دادن نمایاندن (بن ماضی: نمود، بن مضارع: نما) / ( نما = ظاهر، نمود)
به زبان، دیگر مگو و به دل، دیگر مدار، تا گندمنمای جو فروش نباشی، و اندر همه کاری داد از خویشتن بده، که هر که داد از خویشتن بدهد، از دوار مستغنی باشد
معنی: سخن در دل و زبانت یکی باشد تا دروغگو و فریبکار شناخته نشوی. در همه کارهای خود به عدالت و انصاف رفتار کن زیرا هر کس در کارهایش به عدالت و انصاف رفتار کند، به قضاوت دیگران نیاز پیدا نمی کند.
قلمرو زبانی: اندر: در / داد: حق / داد از چیزی دادن: حق آن را ادا کردن / که نخست: زیرا / که دوم: کس / داور: قاضی، دادرس / مستغنی: بی نیاز
قلمرو ادبی: دیگر: واژه آرایی / تا گندم نمای جوفروش نباشی: ضرب المثل / که (۱- زیرا / ۲- کس): جناس همسان / تلمیح به حدیث «حاسِبوا قَبْلَ أن تُحاسَبوا» [به حساب خودتان رسیدگی کنید پیش از اینکه به حساب شمار رسیدگی شود.]
و اگر غم و شادیت بود، به آن کس گوی که او تیمار غم و شادی تو دارد و اثر غم و شادی پیش مردمان، برخود پیدا مکن و به هر نیک و بد، زود شادان و زود اندوهگین مشو که این فعل کودکان باشد.
معنی: و اگر غم و شادی داشته باشی، آن را به کسی بگو که با تو همدلی کند و در غم و شادیت شریک باشد. و پیش مردم، آثار غم و شادی را در چهره خود آشکار نکن. و در مواجهه با هر اتفاق خوب یا بد، زود شاد یا غمگین نشو ؛ زیرا این رفتار، کار کودکان است.
قلمرو زبانی: تیمار: غم، حمایت و نگاهداشت، توجّه / تیمار داشتن: غمخواری و محافظت از کسی که بیمار باشد یا به بلا و رنجی گرفتار شده باشد ؛ پرستاری و خدمت کردن / پیدا کردن: آشکار کردن
قلمرو ادبی: غم و شادی: تضاد / نیک و بد، شادان و اندوهگین: تضاد
بدان کوش که به هر محالی، از حال و نهاد خویش بنگردی، که بزرگان به هر حق و باطلی از جای نشوند
معنی: تلاش کن که به خاطر هر کار بیهوده ای حالت عوض نشود؛ زیرا انسانهای بزرگ زود تحت تأثیر هر حق و باطلی قرار نمیگیرند.
قلمرو زبانی: محال: بی اصل، ناممکن، اندیشۀ باطل / نهاد: ذات / بنگردی: عوض نشوی
قلمرو ادبی: از جای شدن: کنایه از «از کوره در رفتن» / تضاد: حق و باطل
و هر شادی که بازگشت آن به غم است، آن را شادی مشمر
معنی: و آن شادی که پایانش غم و اندوه است را شادی حساب نکن.
قلمرو زبانی: شمردن: به حساب آوردن (بن ماضی: شمرد، بن مضارع: شمار)
و به وقت نومیدی امیدوارتر باش و نومیدی را در امید، بسته دان و امید را در نومیدی.
معنی: و هر زمان ناامید شدی، امیدواریت را از دست مده و بدان که نومیدی وابسته به امید و امید وابسته به ناامیدی است.
قلمرو زبانی: نومید: ناامید / بسته دان: مرتبط دانستن، وابسته دانستن
قلمرو ادبی: تضاد: امید و نومیدی
رنج هیچکس ضایع مکن و همه کس را بهسزا، حق شناس باش؛ خاصه قرابت خویش را.
معنی: تلاش هیچکس را تباه و نابود نکن و به شکل شایسته، قدرشناس همه انسانها به ویژه خویشاوندان خود باش.
قلمرو زبانی: ضایع: تباه، تلف/ سزا: شایسته / خاصه: به ویژه / قرابت: خویشی، خویشاوندی؛ در متن درس، منظور «خویشاوند» است(همآوا← غرابت: شگفت و تعجبانگیز بودن)
چندان که طاقت باشد، با ایشان نیکی کن و پیران قبیله خویش را حرمت دار، ولیکن به ایشان مولع مباش تا همچنان که هنر ایشان همیبینی عیب نیز بتوانی دید
معنی: و آن اندازه که نیرو و توان داری به خویشاوندان خوبی کن. به پیران و بزرگانِ اقوام خود احترام بگذار امّا زیاد مجذوب آنها نباش ) وابستگی فکری پیدا نکن( تا همان طور که دانش و فضیلت آن ها را می بینی، عیب و کاستی آنها را نیز بتوانی ببینی
قلمرو زبانی: طاقت: توان / با: به / پیران: بزرگان، ریش سفیدان / حرمت دار: احترام بگذار / مولع: بسیار مشتاق، آزمند
و اگر از بیگانه ناایمن شوی زود به مقدار ناایمنی، خویش را از وی ایمن گردان و از آموختن، ننگ مدار تا از ننگ رسته باشی.
معنی: و اگر از غریبه ای احساس امنیت نمیکنی، به اندازه ای که احساس ناایمنی داری خود را از او دور کن و در امان دار. و از آموختن شرم مکن تا از بی آبرویی نجات پیدا کنی.
قلمرو زبانی: همچنان: همان گونه / هنر: فضیلت / ایمن گرداندن: در امان بودن / آموختن: یاد گرفتن (بن ماضی: آموخت، بن مضارع: آموز) / ننگ: شرمساری، بی آبرویی / رسته: نجات یافته (بن ماضی: رست، بن مضارع: ره)
قلمرو ادبی: هنر و عیب: تضاد / ناایمن و ایمن: تضاد
دیدگاهتان را بنویسید