نمونه داستاننویسی ابتدایی نوروز ۹۷ در پایان نمونه داستاننویسی ابتدایی نوروز ۹۷ را مشاهده کنید. .
تلاش داریم با این روش با توجه به نقشی که داستان برای انتقال ارزشها و تقویت قوه تخیل دارد، از این ابزار در بستر مناسبی برای رشد خلاقیت کودکان استفاده شود
در پایان نمونه داستاننویسی ابتدایی نوروز ۹۷ را مشاهده کنید. .
معاون آموزش ابتدایی وزیر آموزش و پرورش با بیان اینکه داستان شنیدن و داستان گفتن با توجه به سبک زندگی امروزی کاهش یافته یا یک طرفه و مجازی شده است، گفت: این طرح موجب تقویت توان گفتاری، شنیداری و ابتکار دانشآموزان خواهد شد
از آنجایی که کارگاه مجازی آموزش فنون داستان نویسی مختص داستان کوتاه است، موارد و نکاتی که در گفتارهای بعدی میآید نیز در مورد داستان کوتاه خواهد بود. اما در پایان این گفتار بد نیست که مروری سریع بر انواع داستان داشته باشیم
بی شک اولین گام برای ورود به جمع نویسندگان داستان کوتاه، «خواندن» است! خواندن داستانهای کوتاه خوب از نویسندگان موفق موجب تجربه اندوزی و آموزش دیدن نویسندهی تازهکار خواهد شد و نگرش او به داستان کوتاه و ارکان و عناصر آن را تصحیح میکند. البته باید مد نظر داشت که هر نویسنده شیوه و سبک خاصی برای نوشتن داستان کوتاه دارد و خود مقولهی «نوشتن» نیز دست نویسندگان را در نوآوری شیوههای جدید باز گذاشته است؛ با این حال میتوان اصولی کلی را یافت که در بیشتر داستانها و نوشتههای نویسندگان بزرگ رعایت میشود و با تکیه بر آنها، نکاتی را به عنوان اصول و ارکان داستان کوتاه تعریف نمود
داستان نویسی ابتدایی نوروز ۹۷ شماره ۱ (نمونه داستان)
پادشاه ایران جمشید، شب بیست و نهم فروردین، در خواب دید ایران را آذین بسته اند اما هیچ کس را نمی شناخت. آدمها تن پوش دیگری داشتند.
همه می دویدند، یکی گفت: اینجا چرا ایستاده ای؟! جشن نوروز به زودی فرا می رسد باید آن را با خویشاوندانت پاس بداری.
جمشید با تعجب گفت: فردا جشن نوروز را آغاز می کنم. چرا امروز می دوید؟
آن مرد گفت: جمشید ده هزار سال پیش این جشن را بر پا نمود. زودتر به خانه ات رو که خویشاوندانت چشم بدر دارند.
جمشید از خواب پرید و فهمید جشن نوروز جاودانه است.
او نوروز را به روشنی و بزرگی برگزار نمود و در آنجا رو به ایرانیان کرد و گفت: اگر شدنی بود هر روز را نوروز می نامیدم …
نوروز ایرانیان، فرخنده جشن زمین و آدمیان است و چه روزی زیباتر از این روز؟
داستان نویسی ابتدایی نوروز ۹۷ شماره ۲ (نمونه داستان)
بهار خانم گفت: «ناراحت نباش.» بعد دست کرد توی جیبش و یک شاخه سنبل گذاشت توی سفره هفتسین و گفت: «بفرما این هم عیدی تو خاله پیرزن.» و این جوری شد که اون سال همه از بهار خانم عیدی گرفتند. بوی سنبل توی خانه خاله پیرزن پیچیده بود.
داستان نویسی ابتدایی نوروز ۹۷ شماره ۳ (نمونه داستان)
ظهر بود و مامان کمی از کارهایش دست کشید و رفت سراغ آماده کردن ناهار. آنها در کنار پنجره نشستند.
مشغول خوردن سوپ خوشمزه و دیدن دانههای ریز برف شدند. کرمولک از مادرش خواست که بعد از ناهار مثل هر سال که در این روزها قصه ننه سرما، عمو نوروز و هفت سین را میگفت، باز هم برایشان تعریف کند تا بهارک هم بشنود.
مادر هم قبول کرد. ناهار خوشمزهشان که تمام شد به مادر کمک کردند تا سفره را جمع کند و دوتایی کنار بخاری دراز کشیدند و رفتند زیر پتو و منتظر شدند تا مادر قصه را شروع کند. مادر شروع کرد به تعریف از ننه سرما کرمولکه و دامن پر از برفش.
گفت که مشغول رفتن است و دامنش را تکان میدهد تا آخرین دانههای برف هم بریزد و گلها با آمدن بهار آب بیشتری داشته باشند و بعد از آمدن عمو نوروز کرمولکه با کیسه عیدی و فلوت خوش آهنگش گفت که روی زمین دانههای سبزه و گل میکارد و با هر قدمش آنها سبز میشوند.
مادر در داستانش از سفره هفت سین گفت و تمام کارهایی که در عید انجام میدادند، اینکه به خانه مادربزرگ و پدربزرگ کرمولکشان میروند و عیدی میگیرند و برای شیرینی این روزها شیرینی میخورند.
وقتی داستان مادر تمام شد، بهارک چرخید به سمت کرمولک و گفت: «داداشی من یه فکری دارم، بیا باهم ننه سرما و عمو نوروز رو برای مامان بزرگ و بابا بزرگ درست کنیم تا وقتی بهمون عیدی دادن ما هم به اونها هدیه بدیم و برای خونه خودمون هم یه هفت سین بسازیم.»
داستان نویسی ابتدایی نوروز ۹۷
برچسب ها: تکیلف نوروز 97, داستان نوروز 97, داستان نویسی ابتدایی, داستان نویسی برای نوروز, نمونه داستاننویسی ابتدایی نوروز