کسب و کارهای کوچک و بزرگی که باورشان نمی شد ورشکست شوند

حتما حکایت و ضرب المثل معروف “زیره به کرمان بردن” را شنیده اید بعضی از افراد که قبل از انجام هر کاری فکر نمی کنند دچار آینده تاجری می شوند که می خواست زیره را به کرمان ببرد و به قیمت خوب بفروشد!

نمونه های زیر نمونه تجربه های عملی کمپانی های بزرگ و افراد معمولی است که انجام گرفت و چون به درستی برنامه تجاری و سند چشم اندازش تعیین نشده بود با شکست مواجه شد.

شکست بزرگ و کوچک، ایرانی و خارجی ندارد تاجران موفق هر لحظه باید گوش به زنگ باشند که هر زمانی توجه و تلاششان اندکی کم شود صدای ناقوس ورشکستگی و شکست به گوش خواهد رسید.

این که چه کسی این فکر را کرد نمی دانید ولی خواست در تولید موز به خود کفایی برسیم رفت در جنوب کشور که آب و هوایی گرم داشت در گلخانه موز تولید کرد که نتیجه اش موز هایی به کوچکی خیار سبز و طعم پنبه شد. گرمای جنوب کشور عزیزمان ایران کجا و جنگل های آفریقا کجا؟

عبارات مهم : ایران

برند نوکیا سال ها در زمینه گوشی های همراه فعال بود و خاطرم است در وقت خاصی بعضی ها می گفتند عالی ترین گوشی گوشی نوکیاست و در کشور عزیزمان ایران هیچ گوشی به این کیفیت نیست ولی هنگامی که به تکنولوژی های نوین و تحقیقات بی توجه شد کره ای ها و آمریکایی ها جایگاهش را از دستش در آورند و آخر سر هم نصیب مایکروسافت شد.

شرکت کداک بعد از ۱۳۳ سال فعالیت اعلام ورشکستگی کرد. کداک جهت سال‌ها در دنیای دوربین و عکاسی یک برند نام آشنا بود، یک برند خاطره‌ساز جهت ثبت لحظه‌های تلخ و شیرین زندگی میلیون‌ها انسان در سراسر کره زمین، شاید ۱۳۳ سال آنقدر طولانی بود که به یک کمپانی بزرگ مثل کداک احساس جاودانگی دست بدهد و ابدی بودن، ولی سرعت تغییرات در دنیای تکنولوژی بی‌رحم‌تر از این حرف‌هاست. کداک شکست خورد، چون چشم‌هایش را بست، آن‌ هم در عصری که خلاقیت‌ها و نوآوری‌های تازه همان‌قدر که جهت مردم جالب و دلربا هستند می‌توانند جهت رقیبان خطرناک و کشنده‌ باشند، و یک غفلت نتیجه‌اش مساوی‌ست با سرنوشتی که امروز کداک با آن روبرو شد، یعنی تمام شدن تاریخ جهت برندی که حالا از اسبش به زیر افتاده و دیگر خریداری ندارد.

آتاری را که حتما یادتان است یه زمانی خدای بازی های کامپیوتری بود یکی از دوستان تصمیم گرفت از منطقه آزاد چابهار آتاری وارد کند ولی دقیقا تحقیق نکرد که میکرو و سه گا هم کشف شده است به زودی به کشور عزیزمان ایران راه می یابد و آتاری از رونق افتاده بعد خرید هایش روی دستش ماند و به شدت ضرر کرد.

خیلی ها عدم حمایت از تولید داخلی و ورود بی رویه کفش های چینی را موجب نابودی کفش ملی می دانند ولی حقیقت این است از یک جایی به بعد تولیدات هر ساله این کفش ها هما نمونه های سال قبل بود با اندکی عوض کردن که البته ایران خودرو هم همین کار را می کند ولی با این تفاوت که رقبای چینی کفش های متنوع و ارزان ارائه کردند بعد کفش ملی و خیلی برند های مشابه آن نابود شدند.

این شرکت سال ها پیش تاز بود ولی غلط های بازاریابی و عدم نو آوری کارش را به سکوت و خاموشی کشاند. پارس الکتریک با شرکت گرندیک همکاری می کرد که آن هم در بازارهای جهانی دوام نیاورد.

گروندیگ چند سال پیش جهت هر لحظه مرد و پارس الكتریك نتوانست مرده این برند را خریداری و به نام خود ثبت كند. از این رو جهت تولید تلویزیون دست نیاز خود را به سمت كارخانه های كره یی (به غیر از برندهای معروف) دراز كرد كه با یكی از قدیمی ترین برندهای صوتی و تصویری آسیا همكاری كند. پارس الكتریك در حالی كه می رفت علاوه بر تولید تلویزیون های ال سی دی، نوت بوک ایرانی را نیز وارد بازار كند، با عوض کردن ناگهانی مدیرعاملش مواجه شد تا مثل سایر برندها با آینده یی نامعلوم روبه رو شود.